وام واژة خدیو در شاهنامة فردوسی

Authors

زهره زرشناس

abstract

واژة خدیو، از وام واژه های ایرانی شرقی، در زبان فارسی، با دو معنای «شاه، سرور» و «خداوند، خدای بزرگ و یکتا» آمده است. واژة خدیو همانند واژه های معادل آن در دیگر زبان های ایرانی از واژة یونانی /auto-krator/ aύτokράτωρ به معنای «خود توانا، خود نیرومند» گرته برداری شده است. این واژة یونانی و شکل های گرته برداری شدة آن در زبان های ایرانی به حوزة مباحث سیاسی مربوط و به معنای «سرور و شاه» بوده است. بعدها، افزون بر معنای اصلی خود، به معنای «پروردگار، خدای بزرگ و یگانه» نیز به کار رفته است. در این پژوهش، کاربردهای گوناگون واژة خدیو در شاهنامۀ فردوسی بررسی شده است.

Upgrade to premium to download articles

Sign up to access the full text

Already have an account?login

similar resources

وام‌واژة خدیو در شاهنامة فردوسی

واژة خدیو، از وام‌واژه‌های ایرانی شرقی، در زبان فارسی، با دو معنای «شاه، سرور» و «خداوند، خدای بزرگ و یکتا» آمده است. واژة خدیو همانند واژه‌های معادل آن در دیگر زبان‌های ایرانی از واژة یونانی /auto-krator/ aύτokράτωρ به معنای «خود توانا، خود نیرومند» گرته‌برداری شده است. این واژة یونانی و شکل‌های گرته‌برداری شدة آن در زبان‌های ایرانی به حوزة مباحث سیاسی مربوط و به معنای «سرور و شاه» بوده است. ب...

full text

وام واژه خدیو در شاهنامه فردوسی

واژه خدیو، از وام واژه های ایرانی شرقی، در زبان فارسی، با دو معنای «شاه، سرور» و «خداوند، خدای بزرگ و یکتا» آمده است. واژه خدیو همانند واژه های معادل آن در دیگر زبان های ایرانی از واژه یونانی /auto-krator/ aύτokράτωρ به معنای «خود توانا، خود نیرومند» گرته برداری شده است. این واژه یونانی و شکل های گرته برداری شده آن در زبان های ایرانی به حوزه مباحث سیاسی مربوط و به معنای «سرور و شاه» بوده است. ب...

full text

جایگاه درفش کاویانی در شاهنامة فردوسی

درفش کاویانی همواره در کشاکش جنگهای ایران و انیران، جایگاه بسیار حیاتی و والایی داشت. اهمیّت این درفش تا حدّی بود که گاه ادامة نبرد بدون افراختن آن ممکن نبود و ایرانیان حتّی اگر به دندان هم شده، می‌کوشیدند تا آن را در جنگ افراخته نگه دارند. از دیگر سو، تورانیان نیز به خوبی با جایگاه خطیر آن آشنا بودند و با دیدن حتّی پاره‌ای از آن، آشکارا فریاد برمی‌آورند «که نیروی ایران بدو اندر است» و از این رو در...

full text

بررسی واژه‌های هندی در شاهنامة فردوسی

فردوسی سخنور و پیام‌آور آزادی، روی هم رفته نه ذوق و روحی فراخور دربار فرمانروایان وقت خود داشت، و نه شاعری فرمایشی و حرفه‌ای بود. او به هیچ درباری وابسته نبود. این شاعر ملی، پدیدآورندة هستة مرکزی و اساسی داستان‌ها و بنیانگذار کاخ ملی نظم و گفتارهای فلسفی است. تفاوت فردوسی با دیگر شاعران در اشاعة فروغ روح‌بخش ملی در چارچوب اصول سنت‌ها و آیین‌های موروثی است و شاهنامه به راستی آن شاهکاری است که سر...

full text

تحلیل تمثیل‌های نمادین اسب در شاهنامة فردوسی

اسب‏ در ادبیات فارسی و فرهنگ ایرانی جایگاهی ویژه دارد. در متون اوستا و ادبیات باستانی ایران از اسب به‌ نیکی یاد شده است. شاعران، عارفان، نکته‏‌پردازان و خردمندان، پادشاهان و امیران، گردان‏ و دلاوران، دهقانان و کارورزان ایرانی و دین‌‏آوران بزرگ آن را مظهر خوشبختی و رستگاری و فراست و تیزهوشی دانسته‏‌اند. حضور اسب در فرهنگ و تاریخ کهن ایران در جلوه‌های گوناگون متجلی است. که بیشتر کتیبه‌ها، سنگ نبش...

full text

My Resources

Save resource for easier access later


Journal title:
زبان شناخت

Publisher: پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی

ISSN 2099-8002

volume 2

issue 3 2011

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023